سایت شاهچراغ/ مشاهده متن خبر
شماره خبر: 30040
تاریخ انتشار: 1399/08/22
در همایش بزرگداشت علامه طباطبایی عنوان شد؛
تولیت آستان مقدس: بنیان‌های تمدن اسلامی ما باید بر اساس حکمت متعالی علامه طباطبایی بنا گذاشته شود

HyperLink

آیت الله لطف الله دژکام، در کنفرانس مجازی(وبینار) با موضوع "جامعه در اندیشه علامه" که در سالن شهید آیت الله دستغیب حرم مطهر برگزار شد، گفت: آیت الله علامه طباطبایی بزرگ مرد علم، تفسیر و حکمت و تاثیر گذار در حرکت علمی جهان اسلام بود.

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ(علیه السلام)، متن بیانات نماینده ولی فقیه در استان فارس در این همایش به شرح زیر است.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

حسبي الله و نِعمَ الوكيل هو نعم المولى و نعم النصير و الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سيدنا محمد و آله الطاهرين

قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى : وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ

در این همایش دور هم نشسته ایم که یاد بزرگ مرد علم و تفسیر و حکمت حضرت آیت الله علامه  طباطبایی اعلی الله مقامه الشّریف را گرامی بداریم برای شادی روح این ذریه رسول الله و عالم فرهیخته و تاثیر گذار در حرکت معاصر علمی جهان اسلام فاتحه ای را اِن شاءالله قرائت کنیم و نکات مختصری را خدمت حضور شما عزیزان بیان میکنم .

آنچه که مسلم هست سالروز رحلت علامه طباطبایی اعلی الله مقامه الشّریف فرصت خوبی است برای همه ی کسانی که برای پیشرفت و عظمت اسلام و کشور اسلامی و جهان اسلام دغدغه دارند و دور هم نشسته و سر سفره پر برکت این دانشمند بزرگ، آنچه را که بایستی برای تحقق آرمانهای دینیمان محقق شود بازخوانی کنیم. یکی از ویژگی های علامه طباطبایی تربیت شاگردانی مبرز و ویژه همچون حضرت آیت الله جوادی آملی بود و تفکرات علامه به وسیله شاگردان این مرد بزرگ دنبال و ترویج شد. زمانی حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسه ای جناب ملاصدرا را با علامه طباطبایی مقایسه می کردند و ایشان می فرمودند یکی از توفیقاتی که علامه طباطبایی داشت این بود که این بزرگوار شاگردانی داشتند که سخن او را خوب فهمیدند و ترویج کردند در حالیکه  جناب ملاصدرا شاگردان بزرگ و مشهور ایشان مکتب ملاصدرا را ترویح نکردند، حالابه واسطه  تفاوت دیدگاه هایی که داشتند، مثل مرحوم فیاض لاهیجی یا فیض کاشانی یا امثال آنها که تفکر صدرایی را ادامه ندادند. اما وقتی علامه طباطبایی به میدان آمد برای اینکه تفکرات فلسفه متعالیه را دوباره تبیین کند چهره های بزرگی مانند علامه شهید مطهری اعلی الله مقامه الشّریف به میدان آمدند و این مسیر را ادامه دادند که تا همین امرور بهره مندی جامعه علمی ما از شخصیت والای آن شهید بزرگوار و همین طور حضرت آیت الله جوادی آملی جای بحث وتردید ندارد. اما نکته ای که بنده میخواهم در آغاز این همایشی که به محور شیراز امروز برای این بزرگوار برگزار شده است عرض کنم یک اشاره به وضعیت حکمت و فلسفه در محیط شیراز هست. به عنوان مقدمه، طی دهه های اخیر معمولا کسانی که میدان دار حرکت فرهنگی و دینی در حرم سوم اهل بیت علیهم السلام بوده اند از هواداران اهل حکمت و معرفت  بودند و این ظرفیت برای شیراز تقویت شده است که بتواند یکی از حوزه های قوی حکمت و معرفت در سطح کشور باشد، به ویژه می خواهم از مرحوم آیت الله ایمانی اعلی الله مقامه الشّریف در این زمینه یاد کنم که ایشان در کازرون سال های متمادی و در همین ایام 24 آبان که سالگرد علامه طباطبایی هست، ایشان همایش بزرگداشت علامه را در یک سطح بسیار خوب و ملی برگزار می کردند. من سخنرانی های حضرت آیت الله مصباح و چهره های شاخص حکمت و معرف ایران  را فراموش نمی کنم که با همت آیت الله ایمانی برگزار می شد و این سیر و حمایت از حکمت بحمدالله در طول دوره ای  که ایشان درفضای  شیراز مدیریت روحانی و معنوی داشتند ادامه پیدا می کرد و امیدوار هستیم این فضا هر روز تقویت بشود.

حوزه فارس همیشه یک گشودگی بر حکمت، فلسفه و عرفان داشته و لازم است قدرشناس باشیم و بهره مندی را افزایش بدهیم. اما آن چیزی که مسلما در این راستا باید انجام گیرد این است که منش علامه طباطبایی اعلی الله مقامه الشّریف را در حوزه ی تعلیم حکمت و عرفان به نوعی مورد دقت قرار دهیم، اینکه انگار در خطاب حافظ به ایشان شده بود "ترک شهر آشوب ما". این ترک شهر آشوب که میدان داری عرصه حکمت را در این قرن کرده است بایستی بتوانیم از منش و روشش برای پیشبرد اهدافمان استفاده کنیم . بنده میدانم  بحمد الله با حضور سرور مکرم جناب آقای پارسا نیا و همچنین استاد بزرگوار جناب دکتر زاهد مباحث از باب نکات علمی و اصطلاحات فلسفه و علم ناظر به جامعه شناسی که موضوع این نشست است بحث خواهد شد اما چیزی که به عهده خودم است از هر کسی که صدای این ناقابل را در مجموعه های علمی علاقه مند به علامه ی طباطبایی می شنود، درخواست می کنم که با سعه صدر بنشینیم روش، منش و اخلاق علمی و اجتماعی علامه طباطبایی را مرور کنیم و اگر میخواهیم حوزه های ما رشد کند و به جایگاه مناسب خود برسد این منش و روش را ترویج کنیم و الا اگر خدای نکرده مباحث ما به سمتی رفت که جنبه جدل در آن شدید شد و کشمکش ها در یک سطح به اصطلاح جدلی و تخاصم شکل گرفت لطمه ای که تمدن جدید اسلامی خواهد خورد لطمه سنگینی خواهد بود . ما به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله العالی) در یک پیچ تاریخی داریم یک تمدن نوین اسلامی را بنیان می گذاریم، اگر بنیان های بر اساس قدیم حکمت متعالیه که مبنای مورد پذیرش حضرت امام(ره) و رهبر معظم و مورد تایید وتقویت علامه طباطبایی بوده است ادامه پیدا کند خود به خود مبانی جهت گیری این تمدن عظیم را به نفع اسلام ناب پیش خواهد برد و بهره مندی های بشریت از این حرکت بزرگ تمدن ساز اضافه می شود اما اگر خدای ناکرده ندانیم در این راستا می خواهیم چه کارها کنیم و کنش های ما از آن برکاتی که در شان و شخصیت علامه طباطبایی بوده است کم بهره گیرد و لو اصطلاحات علامه را هم تکرار کنیم و بگوییم نه بر آن افزودیم، آن چه بهره مندی جامعه ی ما باید باشد، نخواهد بود و ضرر خواهیم کرد. بنابراین همه ی ما به موازات تلاش برای فهم و درک و تطبیق در بیانات و نکات ارزشمند حضرت علامه طباطبایی باید تلاش و کوشش خود را معطوف به این کنیم که این سیره ی علمی و اخلاقی که این بزرگ مرد داشته است را در حوزه های علمیه رواج دهیم تا نتیجه شایسته بگیریم.

گاهی ارتباط علومی مثل فقه و حدیث در منظومه ی فکری علامه طباطبایی با حکمت درست فهمیده نمی شود و خود این باعث می گردد که رشد بعضی از این حوزه ها به نوعی مانع رشد بعضی قسمت های دیگر به حساب آید اما وقتی نگاه عمیقی به حکمت اسلامی و مرام علامه طباطبایی بشود متوجه می شویم که اینها در یک مجموعه بسیار هماهنگ که ویژگی حکمت الهی است جای خود را پیدا کرده است.

از مقدمات بگذریم، آنچه که دوست داشتم خدمت شما عزیران به عنوان یاد آوری بخوانم که  این بخش از کار را هم در مجامع  آموزشی و علمی و پژوهشی خودمان به نوعی دنبال کنیم این قسمتی از خطبه ی 222 نهج البلاغه است که میفرماید: و من كلام له (عليه السلام) قاله عند تلاوته «يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ»

این آیه شریفه که تجارتی، بیعی، کاری، درسی، بحثی ولو درس توحید باشد آنها را از یاد خدا غافل نمی کرد و همیشه در ذکر بودند. یاد و خاطر حضرت آیت الله ممدوحی را گرامی می داریم که همین اخیر فوت شده اند و از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی بودند، تعبیر ایشان در جلسه درس این بود که مرحوم علامه طباطبایی قیراطی صحبت میکردند مثل یاقوت یک قیرات یک کلمه ذکر می کرد. لبها به ذکر مشغول بود. دل به ذکر مشغول بود این طور نبود که صرفا اصطلاح ایشان را علامه طباطبایی کرده است در خاطراتی که ایشان در مقاله "زندگی من" مرقوم فرمودند  در شرح زندگیشان گفتند یک قسمت از شب بیداری های خودشان را برای تحصیل علم آن جا ذکر کردند بعضی از شاگردان ایشان  یک اشاره ای دارند که این شب بیداری ایشان برای تحصیل علم یک گوشه از زندگی ایشان هست . اما یک گوشه دیگر را فراموش نکنید که دلِ شبِ علامه طباطبایی بود که توفیقات روز را می ساخت این فضای معنوی که اهل ذکر بودند این را بایستی به همدگیر یاداور شویم، نکند حوزه ما به بهانه بحث از ذکر خدا غافل شود، نکند دانشگاه ما حتی به حساب  آنکه دارد علامه طباطبایی را میفهمد از یاد خدا غافل شود. این یاد خدا کردن است که بقیه مسیر را تسهیل می کند و یکی از پایه های مهم این تمدنی که اِن شاءالله تمدن نوین اسلامی پایه گذاری خواهد شد همین است که بر خلاف غفلتی که در تمدن رقیب ما نسبت به حق و آثار حق هست ما باید ذاکر باشیم. حضرت امیر علیه السلام وقتی این آیه از سوره مبارکه نور را تلاوت میکردند: فرمودند "إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى جَعَلَ الذِّكْرَ جِلاءً لِلْقُلُوبِ، تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ" اگر قلب کسی کر و کور شد گوش قلبش بسته است با ذکر باز می شود، نه با اصطلاح حفظ کردن. ما باید ذاکر باشیم ."وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ وَ تَنْقَادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعَانَدَةِ". این عبارات را میخوانیم که به یک شکلی به شخصیت علامه بزرگوار مرحوم طباطبایی اعلی الله مقامه الشّریف تطبیق می کند "وَ مَا بَرِحَ لِلَّهِ عَزَّتْ آلَاؤُهُ فِي الْبُرْهَةِ بَعْدَ الْبُرْهَةِ وَ فِي أَزْمَانِ الْفَتَرَاتِ عِبَادٌ نَاجَاهُمْ فِي فِكْرِهِمْ".  خدا با این ها در عمق فکرشان نجوا کرده است.

"وَ كَلَّمَهُمْ فِي ذَاتِ عُقُولِهِمْ" اینها که چشم دلشان روشن شده است و خدا در سرشان نجوا کرده است و مردم را به یاد ایام الله می اندازند. این تاثیری که علامه طباطبایی و شاگردانش در سطح جهان اسلام بخصوص در کشور ما و در حوزه های علمیه ما داشتند که به گونه ای یاد خدا را زنده کرده اند که زمینه این انقلاب اسلامی فراهم شد. یکی از شاگردان علامه طباطبایی می شود آیت الله مطهری که امام(ره) و علامه طباطبایی در شهادت ایشان اشک ریختند و ایشان سخن علامه طباطبایی را از حوزه علمیه قم برداشت و برد در مرکز علمیه دانشگاه تهران مطرح کرد و به گوش جهانیان رساند . "يُذَكِّرُونَ بِأَيَّامِ اللَّهِ وَ يُخَوِّفُونَ مَقَامَهُ". مردم را از خدا می ترساند آیا ما این نیازها را ادراک می کنیم و احساس می کنیم که امروز هم باید کسی جامعه بشری را از مقام خدای متعادل بترساند یا بگوییم این حرفهایی هست که امروزه از نظر جامعه آکادمیک نمی پسندند. آقای مطهری ترساند، علامه طباطبایی ترساند، از جملات مهم ایشان که واقعا تاریخ ساز و تمدن ساز هست. تفاوت روش زندگی دینی با روش زندگی غیر دینی اعتقاد به معاد است. اگر شما  اعتقاد معاد را حذف کنید شما  چیزی ندارید که برای آن نسبت به سبک های زندگی دیگر افتخار کنید.  همه سبک های زندگی در در دنیا دارند زندگی می کنند وتمدن های دیگر زندگی خود را می چرخانند. اینکه ما دیگران را  بترسانیم آیا مجمع عالی حکمت یک وظیفه ای این طوری دارد، این بزرگان، دیگران را از اینکه بخواهند مقام خدا را فراموش کنند میترساندند، که مقام خدا مقام شاهد بودن و ناظر بودن است این را همه یاد همه می آورند بعد حضرت فرمودند: بِمَنْزِلَةِ الْأَدِلَّةِ فِي الْفَلَوَاتِ. در روزی که آن هایی که کمی از سالهای پیش از انقلاب خاطرشان هست قدرت تفکر و سیطره فکر کمونیستی و مارکسیستی را در بین جوانان ما  می دیدند این کسانی که  عمودی در بیابان حیرت  شدند که همه به سمت آنها بیایند و هدایت بشوند، اینها شخصیت علامه طباطبایی می باشد.

خاطرمان نرود که وقتی علامه طباطبایی با این اصول فلسفه ورود و میدان داری کرد  بسیاری از جوانها به عنوان سند حقانیت فکر دینی خودشان  این را دست گرفتند  و وارد عرصه مبارزه با تفکرات دیگری شدند که آنها مدعی بودند که میخواهند ایران را بگیرند . این غوغایی که ایشان به عنوان دلیل راه، هم در مسائل حکمت و هم دلیل راه در مسائل معرفت، کسانی را تربیت کرد که اوج معرفت الهی بودند. اینها مباحثی هست که باید از ویژگی های علامه طباطبایی به حساب آوریم و اگر کسی  می خواهد اهل حکمت باشد توقع ما چنین کسی است، نه اینکه برگردیم اصطلاح بگوییم و بعد بگوییم هر کسی اصطلاح بیشتری از حفظ هست همان حکیم تر است، اگر  چنین جوی را در محافل علمی حاکم کنیم خدای نکرده ضرری که خواهیم کرد یک ضرر تاریخی است. اینکه مقاله چاپ کرده کارهای خوبی است اما چقدر تاثیر گذاشته؟. علامه طباطبایی با هر نکته ای که از قلمش تراوش کرد تاثیر گذاشت و هدایت کرد آیا این مقاله هایی که ما در عرصه حکمت چاپ کرده ایم هدایت میکند؟ آیا ما توانسته ایم فلسفه های مختلفی را وقتی که علامه به میدان آمد به تعبیر بعضی از شاگردان ایشان از استاتید بزرگوار رضوان الله تعالی علیهم وقتی ایشان شروع کرد به دفاع از مکتب پیغمبر و فرهنگ دین اسلام  مثل ملائکه های اسلامی خداوند میفرماید مثل شهاب ثاقب زد و طرف مقابل را جمع کرد، ما در مجمع حکمت آیا توانسته ایم تفکرات فرهنگی که دارد از ناحیه تمدن رغیب می آید و مجموعه ما را تحت تاثیر قرار می دهد کاری نظیر علامه یا نظیر شاگردان بزرگوار ایشان بکنیم؟ این مسیر را باید تا بشود برنامه ریزی کنیم.

من به نظرم می رسد که یک جاهایی ابزار مناسب امروز را برای پیشبردن افکاری که تولید شده است تهیه نمی کنیم، این ها وظیفه مجمع عالی حکمت است که ما  امیدواریم ان شاالله در شیراز هم در این عرصه مدیران و مسئولان ورود پیدا کنند. وقتی شما ابزار ترویج یک فکر را ندارید، وقتی شما از موضعی که موضع واقعی هست سخن نمی گویید گیر می افتید. امروز کرسی های  درس دانشگاه های ما باید به عهده کسانی که در منش و روش پیرو علامه طباطبایی هستند قرار بگیرد، این هم نه اینکه با یک دستور سیاسی بلکه باید جایگاه خودش را اثبات کند. چنانچه علامه مطهری اثبات کرد. این فضا را اگر از دست بدهید باید خیلی سوگمندانه ابراز بکنیم که روح علامه طباطبایی معلوم نیست از ما خشنود بشود. امیدواریم ان شالله این فضا را همه عزیزانی که در صدد تحقیق و مطالعه حکمت هستند با همه مدیرانی که به شکل های مختف دلسوز مسائل فرهنگی  کشور و اسلام هستند فراهم کنند و ما هم در این آستان مقدس احمد بن موسی علیهم السلام که حرم سوم اهل بیت علیهم السلام در ایران اسلامی است تلاش خودمان را می کنیم که ان شاءالله معطوف میکنیم به این که مراکز پژوهشی و فرهنگی موجود درآستان در این راستا قدم های خوبی بردارند. از همه عزیزانی که در این زمینه انگیزه و دغدغه دارند استدعا می کنیم که دست یاریشان را از ما دریغ نکنند و حمایت کنند. بنده به عنوان یک عضو کوچک در مجموعه مجمع حکمت اسلامی  فارس توقع این است که با  کمک و حمایت اساتید محترم در سطح ملی و جهان اسلام و حرکتی که ان شالله درشیراز رخ می دهد بتوانیم آنچه را که وظیفه ما هست در تمدن سازی اسلامی و گامی دوم انقلاب اسلامی که رهبر معظم انقلاب ترسیم فرمودند برمبنای این حکمت  قوی  و این روش اخلاقی علامه طباطبایی که در روش شخصی و منش ایشان به جای مانده ان شاالله عملیاتی کنیم.

آیت الله آملی در مورد علامه طباطبایی فرمودند که ایشان معتقد بودند اخلاق باید در سیره فرد دیده بشود و رواج پیدا بکند.

سیره علمی ما در مجامع علمی، دانشگاه و حوزه باید طبق منش  و روش  علامه طباطبایی تببین شود تا این روش را ادامه دهیم و امیدوار هستیم اساتید بزرگوار آن چه را که شایسته است به میدان بیاورند و ماهم به عنوان شاگردان کوچکی بهره مند از این برکت ها باشیم بمنه و کرمه و صَلَّى اللَّه عَلَى سیدنا محَمَّد وَ آله الطَّاهِرِين.



نظرات کاربران

1
  ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر:
کد امنیتی:

200 کاراکتر




گزارش های تصویری


جست و جو در سایت